واقعیت تنش نفتی ایران و آمریکا در دریای عمان چه بود؟
به گزارش ایماخبر به نقل از خبرآنلاین؛ حادثه اخیر در دریای عمان و پاسخ مقتدرانه و به موقع نیروهای دلیر سپاه پاسداران با گذشت چند روز همچنان یکی از سوژه های داغ خبری در بین مردم و تحلیلگران مختلف است. جدا از پیام مقتدرانه ایران در این ماجرا، گمانه زنی هایی نیز وجود داشته که با ایجاد حاشیه های مختلف، شائبه هایی را در خصوص اصل ماجرا به وجود آورده است. در ادامه به بررسی آن میپردازیم
ایران حضور نیروهای بیگانه را برهم زننده امنیت دسته جمعی تلقی می کند
در ابتدای بحث حسن لاسجردی عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین با ترسیم شمای کلی بحث اظهار داشت: تنش اخیر بین ایران و آمریکا در منطقه حساس خاورمیانه بسیار مهم و قابل توجه است زیرا آبراهه بین المللی خلیج فارس به لحاظ حضور قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای، اتفاقات توانسته بر امنیت منطقه اثر بگذارد. درباره تنش اخیر، اصل موضوع و زمان این تنش مهم است و همچنین اثرات این اتفاق بر امنیت منطقه بسیار مهم است. آمریکا می خواهد تسلط خود را بر منطقه تحمیل کند و با آوردن امکانات فراوان نظامی در ترتیبات امنیت منطقه دنبال دست برتر است. اقدام سپاه به عنوان اقدام واکنشی در برابر آمریکا ستودنی است. برخی معتقدند در چالش بین ایران و آمریکا، موضوعی نیست که از نظرگاه ایرانیها رد شود. ایران علاقه ندارد قدرتهای بزرگ در منطقه نقش ایفا و تنش ایجاد کنند.
جمهوری اسلامی ایران همیشه به موضوع امنیت دسته جمعی در منطقه معتقد است و حضور نیروهای خارجی را بر هم زننده این نگاه می داند. تجربه دزدی دریایی اخیر و اتفاقات قبلی، نشان می دهد این منظر درست است. کارشناسان ربط این اقدامات به حوادث روز استکبارستیزی را باید تحلیل کنند. بروز و ظهور این چالش که ممکن است به تنش نظامی منجر شود و دامنه ناپیدایی داشته باشد، شاید این مساله مرتبط با مذاکرات برجامی و طرفهای ما باشد. این نوع مانورهای تبلیغاتی، سبد امتیاز ایران را پر می کند تا بتواند در مذاکرات هسته ای، از قابلیت قدرت برتر خود در منطقه استفاده کند.
آمریکا نمی تواند برای مراودات نفتی ایران مزاحمت ایجاد کند
در ادامه بحث حسن مرادی، استاد حقوق انرژی بیان کرد: در خصوص بحث کشتی اخیر، باید گفت با توجه به تحریمهای گسترده ایران، ما راهی نداریم جز اینکه مراودات خود را از سایر کانالهای ممکن انجام دهیم. یکی از این موانع، جابجایی پول نقد یا تهاتری است. جمهوری اسلامی ایران حق خود می داند به هر ترتیب که می داند نفت خود را در بازارهای جهانی به فروش برساند. یکی از این شیوه ها، کشتی به کشتی است. دو کشتی مقابل هم قرار می گیرند و محموله نفتی، با کنتور منتقل و پول آن دریافت می شود و هر کدام به راه خود ادامه می دهد.
درباره بحث اخیر هم فرض بر این است که با کشتی ویتنامی این مراوده را داشتیم و کشتی بدون پرداخت وجوه محموله، از آبها دور می شود. این کشتی رهگیری و پس از چند هفته به دست نیروهای سپاه شناسایی می شود. لذا مطالبات ما حق مسلم ما است. کاری به بحث نظامی ندارم ولی از نظر مراوده نفتی، این یک امر بدیهی است و آمریکا نمی تواند مزاحم مراودات نفتی ما شود. وقتی آنها متوجه می شوند بحث ما مطالبات است، کوتاه می آیند و دلیلی برای مداخله ندارند. البته اگر قدرت جمهوری اسلامی ایران نبود قطعا آنها کشتی را مصادره می کردند ولی با توجه به حرکت مقتدرانه نیروهای سپاه، راهی جز تسلیم نداشتند. این را حق مسلم خود در آبهای آزاد می دانیم و مراودات و کشتیرانی را طبق کنوانسیون حقوق دریاها و حرمت آبهای سرزمینی خود خواهیم داشت. آنها باید به قلمرو دریایی ما احترام بگذارند و وقتی کشتی یا نفتکشی وارد قلمرو دریایی ما می شود آنها حق مداخله ندارند.
در ادامه بحث نوبت به میثم شرفی فعال حوزه انرژی رسید. وی درباره موضوع بحث گفت: هر تعرضی به منافع کشور در هر نقطه از کشور باید با پاسخ مقتدرانه روبرو شود. روایتهای مختلفی درباره رویداد اخیر می شنویم. خبری آمد یک نفتکش خارجی در حال انتقال نفت ایران بوده و روایت اصلی می گوید دزدان دریایی با پشتیبانی نیروهای آمریکا قصد حمله به آن را داشتند و سپاه وارد عمل شده است. نیروهای آمریکایی روی عرشه کشتی بودند و بعد از آمدن نیروهای دریایی سپاه، کشتی را ترک کردند و سپاه، نفتکش را که حامل نفت ایران بوده به آبهای سرزمینی ما آورده است.
روایت بعدا تعدیل شد که نیروهای آمریکایی روی عرشه نبودند. بعدتر روایت جدیدی مطرح شد. این یکی از دو نفتکشی بوده که از یک نفتکش بزرگتر، محموله نفت گرفته و کشتی دوم بدون پرداخت وجه نفت، منطقه را ترک کرده و سپاه آن را تعقیب کرده و آن را به آبهای سرزمینی ما برگردانده است.
انتقال SDS از کشتی بزرگتر به کشتی کوچکتر، مختصات خاص خود را دارد. مذاکرات و مکاتباتی اتفاق می افتد که درباره نحوه انتقال، تسویه مالی و… قبل از شروع عملیات توافق می شود. لذا این بحث که کشتی دوم حامل نفت ایران باشد و بدون پرداخت وجه، مختصات دریایی را ترک کرده بعید است. نکته دوم، اینکه هیچ مستنداتی دال بر حضور نیروی دریایی ارتش آمریکا در کشتی منتشر نشده است. ابتدا گفتند چند ویدئو موجود بوده و به مرور زمان منتشر خواهد شد ولی تاکنون چیزی درباره حضور آمریکایی ها روی عرشه کشتی نداریم ولی حضور ناوگان دریایی آمریکا یک دلیل دارد. احتمالا نفتکشی که به تصرف سپاه درآمده درخواست کمک کرده است. اتفاق متعارفی است که هر وقت کشتی در دریا به مشکل برمی خورد هر کشتی دیگری نزدیک آن است به سمت او حرکت می کند. ما دخالت نیروهای آمریکایی را نمی بینیم. ناوگان به نفتکش نزدیک می شود روی بیسیم مکالمات صورت می گیرد در ادامه ناوگان آمریکا از منطقه خارج می شود و به این نتیجه می رسد اختلافی بین نیروی نظامی ایران و صاحب نفتکش است.
اصل روایت، یک نفتکش در منطقه به جهت اختلافات مالی قبلی، مورد توقیف نیروی نظامی ایران قرار گرفته است و حق ایران گرفتن مطالبات خود از صاحب یا کاپیتان کشتی است. از این باب قابل دفاع است که نیروی نظامی ایران کشتی که به منافع ایران خیانت کرده را توقیف کند. باقی روایت را احتمالا دوستان رسانه ای توصیه داشته اند که از فضای موجود بهره برداری کنند. نکته دیگر اینکه ایران می تواند ادعای مختلف بیاورد. از جمله ورود به آبهای ایران، عدم پرداخت OPL و همچنین آلودگی محیط زیست. احتمالا با آزادسازی کشتی با تخلیه محموله، مشکل حل می شود.
در ادامه بحث محمد مهاجری عضو شورای سردبیری پرسشی را در خصوص اظهارات شرفی مطرح کرد. وی گفت: بحث دیگری هم مطرح بود که کشتی به قصد چین رفته ولی بار را نتوانسته تخلیه کند و موقع برگشتن نیروی دریایی آمریکا نزدیک کشتی شده و قصد تخلیه بار آن را داشته است. ویدئویی که از اتفاق منتشر شد، حضور پرحجم نیروهای آمریکا را مشخص می کرد. چرا حضور آمریکایی ها را انکار می کنید؟
شرفی پاسخ داد: حضور نیروهای آمریکایی را انکار نکردم. بلکه مستندات حضور عملیاتی به معنی حضور نیروهای آمریکا روی نفتکش را ندیدیم. کل عملیات توسط پهپاد منتشر شده، ولی تصاویری درباره هلی برن نیروهای آمریکا روی نفتکش را نداریم. درباره حضور نیروهای دریایی، اتفاق مرسومی است. درباره نجات ماهیگیران ایرانی توسط نیروی آمریکایی هم ما رویدادهایی را داریم. وقتی یک شناور در دریا درخواست کمک می کند، حضور نیروهای نظامی برای نجات، مرسوم است.
اگر آنجا درگیری شده باشد قاعدتا از جانب ارتش آمریکا باید حرکاتی باید انجام می شد. به نظر می رسد وقتی نیروهای نظامی ایران در بیسیم هشدار و توضیح می دهند، نیروی دریایی آمریکا فاصله می گیرد. این ادعا که درگیری شده، با مستندات همخوانی ندارد. تانکر تراکرز ادعای بازگشت کشتی از چین را دارد که با واقعیت مطابقت ندارد. یک نفتکش ایرانی حامل ۲ میلیون بشکه نفت، در مختصاتی باید نفتش را به دو نفتکش تحویل بدهد. علی الظاهر، کشتی توقیف شده، به ایران بدهکار بوده که منتظر فرصت بودند مطالبات ایران را زنده کنند. این روایت به واقعیت نزدیک است.
مهاجری در ادامه سوال دیگری مطرح کرد و گفت:آنطور که در برخی رسانه ها منتشر شده، ایران با ارسال کشتی نفتی به نحوی در حال دور زدن تحریمها بود. آیا آمریکایی ها می خواستند به خاطر دورزدن تحریمها با ایران برخورد کنند؟ یا از طریق دزدی دریایی و دزدی نفتی؟ این که کشتی به ما بدهکار بوده، مگر کشتی می تواند به کسی بدهکار باشد؟ آیا کشتی شخصیت حقوقی دارد؟! کشتی متعلق به یک شرکتی است. آن شرکت بدهکار است؟
شرفی پاسخ داد: سالهاست که ایران به این شکل نفت می فروشد. ما بارگیری از جزیره خارک می کنیم. VLCC ما به OPI کشورهای منطقه وارد می شود و کشتی های کوچکتر، بار را می برند. این اتفاقی نیست که بار اول بیفتد. مرتبا این اتفاق در حال اجراست. اما درباره ممانعت آمریکایی، با توقیف کاپیتان و بازداشت او، ایران برنده است. خیلی مرسوم بود کشتی های چارتر، طمع می کردند، اطلاعات کشتی را به نیروهای آمریکایی می فروختند و کشتی به سمت دیگر هدایت می شد و در نهایت بار ایران از دست می رفت. با این اتفاق، آرام زده شد که کاپیتانهای کشتی، خیلی در حاشیه امنیت نیستند. ضمن اینکه کشتی می تواند مالکیت حقوقی داشته باشد یا می تواند کشتی مالک شخصیت حقیقی داشته باشد.
در ادامه نیز بار دیگر پرسشی مطرح شد: با این تنش اخیر، تنها راه چاره ما، هدایت کشتی نفتکش به سمت بنادر خودمان بود یا می شد همان زمان دعوای حقوقی مطرح کنیم تا بتوانیم به حقمان برسیم؟ با این کار، حق مسلم ما استیفا شد یا طرف ویتنامی ادعای حقوقی می تواند علیه ما داشته باشد؟
مهرداد پشنگ پور حقوقدان بین المللی پاسخ داد: کشتی از حیث قواعد ثبت، شخصیت حقوقی دارد ولی از حیث توقیف مطالبات، مطالبات به کشتی مرتبط نیست. حقیقت این موضوع را در اخبار خیلی جستجو کردم ولی قدر متیقن از این اخبار نمی توان به دست آورد. آدم احساس غرور از این اتفاقات می کند ولی بعد می بیند روایت درست نیست. به نظر می رسد از اساس یک سناریو بوده و هر کدام برداشتی از این اتفاق دارند. هیچ خبرنگاری برداشت یکسان با دیگری ندارد.
طبیعتا در اختیار گرفتن کشتی، بنابر ادعای این که نفت ایران در آن باشد، خیلی خوب است. ما دست بالا را داریم و صرف نظر از دعاوی حقوقی، کشتی در اختیار ماست. برای امکان دعوای حقوقی، ما می توانیم اقدام کنیم و مطالبه کنیم. ویتنام ظاهرا دارد موضوع را حل می کند. شایبه ای در این موضوع است ولی با این کیفیت، دست ایران چون ایران کشتی را در اختیار دارد، باز است.
ظاهرا نفت متعلق به ایران و صاحب پرچم، ویتنامی است. در مکالمه ناو آمریکایی با ایران، ناو می گوید ما در آبهای بین المللی هستیم و اگر دولت ایران توقیف غیرقانونی کرده باشد، امکان دعوا علیه ایران وجود دارد. به صرف این که نفت ایران در کشتی خارجی است، نباید کشتی توقیف می شد. به صرف وجود کشتی در اختیار ایران، ایران دست بالا را در مذاکرات دارد ولی به صرف ادعای وجود نفت در کشتی، نمی توان کشتی را در اختیار بگیرد.
امکان طرح دعوا علیه ایران وجود دارد و بعدا ایران می تواند ایران دفاع کند ولی الان روایتها بسیار گنگ است. حداقل ۴-۵ ویدئو دیدم و با چیزی که در رسانه های خارجی می بینید تفاوت دارد. ایران طبیعتا می تواند ادعای دیگری از جمله مسایل زیست محیطی هم کند. این که ایران کشتی را در اختیار دارد، منطق واقعی می گوید دست بالا دارد و قدرت چانه زنی در اختیار ایران است.
دستگاه تبلیغاتی ناهماهنگ عمل کردند
آیت اللهی دیگر کارشناس حاضر در بحث نیز اظهار داشت: هماهنگی لازم بین دستگاه های تبلیغاتی کشور نداریم و این قضیه باعث می شود اعتماد مردم سلب شود. اگر سپاه و مسئولان نظامی می خواهند اقتداری را به داخل نشان دهند باید خبر را درست بدهند. نه این که بعد از ۲۴ ساعت اصلاح کنند. همه جای خبر الان زیر سوال است. واقعیت آن این است که همه داریم گمانه زنی می کنیم. خبر درست و صحیح را در وهله اول به مردم ندادند. اصلاحات بعدی خبر هم درست نیست. در ارتباط با قضیه اهرم فشار در مذاکرات وین با طرفهای برجامی، تنوع برداشت می شود و معلوم نیست این ماجرا به تمسخر گرفته شود یا نشود. هر چند ما دوست داریم مذاکرات با قدرت ایران پیش برود. تبلیغات خارجی با برخورد و برداشت ما یکی است؟ فکر می کنیم معلوم نیست ما از نظر بهره برداری تبلیغاتی بتوانیم موفق باشیم که روی مذاکرات اثر بگذارد. چه بسا این داستان می توانست اثر خوبی داشته باشد. الان که واقعیت دارد روشن می شود حرفمان بهتر پیش می رود ولی تاثیر برجامی را نداشته باشد. در تبلیغات جهانی معلوم نیست ما ضرر نکرده باشیم.
محمدرضا مهاجر که گرداننده بحث بود در ادامه پرسشی مطرح کرد: آیا این واقعه روی مذاکرات برجامی می تواند اثر بگذارد؟ آقای علی باقری در توییتی نوشته اند شروع مذاکرات از ۸ آذر است و آنجا تلویحا اشاره شده ادامه مذاکرات نیست. این الفاظ چقدر ارزشمند و مرتبط با مفاهیم است؟
حسام واعظ زاده کارشناس روابط بین الملل با پیوستن به بحث اظهار کرد:متن خبر روشن نیست و حاشیه بر متن غالب است ولی درباره اینکه واقعیت چیست، تا جایی که واکنش ایران و منابع خارجی به خصوص آمریکایی ها نشان می دهد، این واقعه در ۴ اکتبر ۲۰۲۱ که ۱۲ روز پیش است اتفاق افتاده. در رابطه با ماهیت ماجرا، تفاسیر متعددی اشاره شده و جناح رسانه ای ایران تفاسیر متعددی اشاره شده که به نفع حاشیه ای که ایران به دنبال آن است، نیست. سردرگمی داریم و بهتر بود یک منبع رسمی موضع ارائه کند. الان تفاسیر متعددی داریم. پنتاگون اعلام کرد این واقعه در ۴ اکتبر اتفاق افتاده و آمریکا نظاره گر این صحنه بوده است و به همراه دو نام آمریکایی، صحنه را رصد کرده است. این که از لحاظ حقوقی امکان طرح دعوا علیه ایران وجود دارد، سخنگوی پنتاگون این اقدام را سرقت دریایی از سوی ایران معرفی کرده است که قابلیت پیگیری دارد.
سئوال این است که چرا بعد از ۲ هفته خبر منتشر شده. یک مساله برجام است. ما وارد مذاکرات جدی و سنگینی می شویم که در دولت جدید مطرح می شود. خواسته های دولت جدید تغییر و افزایش یافته است. طرف مقابل خواسته های دیگری دارد و به نظر می رسد حاشیه داستان بسیار بیش از متن است. ایران به دنبال استفاده از ابزارهای مختلف برای اثر به میز مذاکره است، این بار هم همزمانی انتشار این خبر و مواضعی که آقای باقری اعلام کرده است، به همدیگر ارتباط دارد. ایران از اهرم بیشتری می خواهد در مذاکرات برخوردار باشد. راهبردهای مذاکره متفاوت است و یکی از این راهبردها، عملیاتهای نظامی و شلیک موشک و بعضا جنگهای نیابتی، ترور، گروگانگیری و مصادره کشتی ها است. ایران در این ۴۰ سال به طور مرتب از این اهرمها استفاده کرده چون طرف مقابل به خوبی وقوف به این اهرمها دارد، این اهرمها روز به روز کم اثرتر می شود.
راهبردی که طرفها باید در مذاکرات داشته باشند لابی است که ایران آن را در اختیار ندارد برای همین اخبار این چنینی را در آستانه مذاکرات مطرح می کند. لابی ایران رسمی است و لابی نخبگانی ایران بسیار ضعیف است. لابی ها کمک به دولتها می کنند که پیامهای رسمی را از کانالهای غیررسمی به طرف مقابل برسانند. نکته بعدی، دستورکار و چیدمان مذاکرات است. هر چه دستور کار مذاکرات گسترده تر باشد رسیدن به توافق مشکل تر می شود. لذا ایران به دنبال چیدمان دستورکار محدود است. محدود بودن دستور، مذاکرات را در حد بله یا خیر کوتاه می کند. نکته آقای باقری درباره شروع مذاکرات، اعلام این است که ما مذاکرات دولت قبل را ادامه نمی دهیم. آقای عبداللهیان گفت ما از توقف قبلی، مذاکرات را شروع نمی کنیم. ایران دنبال محدود کردن مذاکرات است علی رغم این که طرف مقابل دنبال چیدمان گسترده است.ایران به خاطر فشارها و تحریم ها اصرار دارد مذاکرات به نتیجه برسد برای همین خیلی کوتاه وارد مذاکرات می شود.
تقلیل اصول حرفه ای گری به ترس و عقب نشینی خطرناک است
پشنگ پور در دامه بحث گفت: جان کربی گفته است این اتفاق در ۴ اکتبر افتاده و آمریکایی ها فاش نکردند چون فقط نظارت می کردند. در ادبیات آمریکایی این را نمی بینید. او با حالت تمسخر می گوید دیدیم یک سری وارد کشتی شدند و به خاطر اختلافات بین ایران و آمریکا، قرار بوده ما این اطلاعات را فاش نکنیم.
از حیث حقوقی، در ویدئویی که در تلویزیون ایران پخش شد، ناو آمریکایی می گوید ما داریم کار خودمان را می کنیم. این برای عموم مردم خیلی خوب است. شما اگر به نیروی دریایی ارتش نگاه کنید حرفه ای گری را بیشتر می بینید. ادبیات نیروی دریایی ارتش خودمان را ببینید. با روحیه جهادی و انقلابی سپاه متفاوت است. این را مکرر در خلیج فارس دیدیم.
متاسفانه ما اصول حرفه ای گری را به ترس و عقب نشینی تقلیل می دهیم که در نهایت برای ما خطرناک است. تمکین از قواعد حقوق بین الملل دریاها –با وجود تدوین یافته نبودن آنها- بسیار جدی است. این نکته خطرناک است. سر و ته این جریان را شما نمی توانید پیدا کنید.
در ادامه پرسش شد: به نظر می رسد نوعی شتابزدگی در انتشار خبر است. این خبر جرح و تعدیل شد. چرا این اتفاق افتاده و چطور قابل ترمیم است؟
محمد مهاجری پاسخ داد: بخشی از بحث نفتکش به مسایل اقتصادی برمی گردد. ولی درباره بحث رسانه ای ماجرا، نقاط ابهامی داریم. ما به خبری که چند ساعت بگذرد می گوییم سوخته. وقتی خبری پس از چندین روز منتشر می شود، با وجود جنجالی بودن و جذاب بودن، همین اندازه که چند روز از آن می گذرد، نشان می دهد به لحاظ رسانه ای، خبر، خبر سوخته است و ارزشهای قابل اعتنایی ندارد. ضمن این که خبر محرمانه نیست. آمریکایی ها علاقمند به انتشار آن نبودند. امروزه طوری نیست آمریکا یا پنتاگون اراده کنند خبری منتشرنشود و نشود! امروزه سیستمهای خبررسانی بزرگ و مستقل دنیا از کشورهای مختلف، خبر را منتشر می کنند. اتفاق کوچکی نبود که یک کشتی بزرگ توسط نیروهای ایران مصادره شده و به سمت ایران رفته.
به نظر می رسد جایی به لحاظ رسانه ای، ما گیر داریم. یعنی خبر بعد از چند روز می گذرد و مشکوک است. ثانیا چرا این خبر در رسانه های بزرگ دنیا نیست؟ این که خبری را منتشر می کنیم و بعد از ۲۴ ساعت اصلاح کنیم. اول موج ایجاد کنیم و بعد معلوم شود خبر به آن بزرگی نیست، نتیجه این می شود که خبر به ضد خودش تبدیل می شود. هدفی که از انتشار خبر داشتیم هم به نتیجه نمی رسد بدتر از همه اعتماد مخاطب از بین می رود. احیانا اگر مورد مشابه داشتیم یا همه نکات ادعایی ما، به مراتب جدی تر بود، مخاطب نه در ایران و نه در جهان، اعتماد به خبر ما نخواهد کرد.
هر تحول مثبت باید از تعیین تکلیف مذاکرات هسته ای عبور کند
احسان ارجمند حقیقی با حضور در بحث گفت: صرف نظر از اصل خبر، نکته این است که افکار عمومی جامعه ایران، بیش از هر رخداد دیگری پیگیر مذاکرات هسته ای ایران و غرب است. علی رغم پیش زمینه رسانه ای برای خبر تنش اخیر که با انتشار پیش خبر همراه بود، ولی افکار عمومی خیلی تحت تاثیر این خبر قرار نگرفت. در کف جامعه هم بازتابهای زیادی از این خبر ندیدیم. ولی چند ساعت بعد از انتشار آن، خبر اعلام شروع مذاکرات ایران و غرب، تا حدود زیادی مورد توجه جامعه قرار گرفت. این نکته مهمی است. تا زمانی که وضعیت مذاکرات مشخص نشود، هر خبری، حاشیه است و متن و رخداد اصلی از نظر افکار عمومی، تعیین تکلیف مذاکرات هسته ای است.
شرایط اقتصادی و داوری جامعه طوری است که هر تحول مثبت باید از تعیین تکلیف مذاکرات هسته ای عبور کند. انتشار خبر نفتکش و بازتاب کمرنگ آن در جامعه و انتشار گسترده در رسانه ها، در سطح نخبه گانی باقی ماند و به لایه های پایینتر جامعه نفوذ نیافت. جامعه مشغول و نگران وضعیت اقتصادی است و اولویت اول را مذاکرات هسته ای می داند و تا زمانی که آن تعیین تکلیف نشود همه چیز در حاشیه است. چیزی که در سرنوشت جامعه اثر می گذارد و باعث بهبود می شود به تلقی جامعه، تعیین تکلیف مذاکرات است.
خطر جنگ تمام عیار وجود دارد
بیژن احمدی کارشناس روابط بین الملل نیز گفت: دلایل چنین تنشهایی در منطقه خلیج فارس را باید دید. مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است. جمهوری اسلامی ایران در مطرح کردن وقایعی که اتفاق افتاده برای مردم داخل کشور و افکار عمومی جهان ضعیف است. هیچکس مطمئن نیست چه اتفاقی افتاده است. تنشهایی از این دست، سه دلیل دارد. یکی این که در سال ۲۰۱۹ خبری مطرح شد آمریکا برای جلوگیری از صادرات نفت ایران، جایزه ای قرار داده و با نفتکش ها برای توقیف نفت ایران تماس می گیرد تا بتواند محموله های ایران را توقیف کند.
اگر این روایت درست باشد، جمهوری اسلامی ایران می خواهد نسبت به امنیت محموله های نفتی خود اطمینان حاصل کند. این اقدام می تواند اخطاری به کاپیتانها و خدمه کشتی های نفتی باشد که اگر بخواهند سیگنالی به آمریکا بدهند، با برخورد ایران روبرو می شوند.
مساله دوم ارتباط موضوع به برجام است. فراموش نکنیم اگر مذاکرات برجام موفق نباشد و طرف غربی بخواهد از طریق مکانیزم ماشه یا هر مکانیزم دیگری تحریمهای شورای امنیت را برگردانند، امنیت محموله های نفتی ایران به خطر می افتد. این رویداد، دست ایران را در مذاکرات پر می کند که در صورت به خطر افتادن امنیت محموله های نفتی ایران، ایران اقدامات خود را خواهد کرد.
مساله سوم، تنش ها و اقدامات نیروهای نظامی ایران در منطقه خاورمیانه علیه آمریکاییها، بخشی از راهبرد نظامی است که A to AD یا راهبرد ممانعت منطقه ای است. دراین راهبرد، نیروی نظامی ضعیف، قدرت مانور را نیروی نظامی قوی تر می گیرد. این را باید در نظر داشت این گونه تنش ها احتمال خطا و اشتباه را دارد و احتمال این که یک سرباز در نیروهای طرفین باعث خارج شدن تنش از کنترل شود بسیار زیاد است. برای همین تنشهایی از این دست می تواند به سمت تقابل نظامی تمام عیار بین طرفین برود. برای همین باید اتفاقاتی از این دست مدیریت شود تا برخورد بین نیروها جدی نشود.
بی عملی آمریکا در مقابل ایران، احتمال جنگ را افزایش می دهد
حسام واعظ زاده نیز بیان کرد: آمریکایی ها به این نتیجه می رسند که با توجه به کاهش محبوبیت دولت بایدن و پیروزی جمهوری خواهان در ویرجینیا، شاید دولت آقای بایدن نتواند دوباره پیروز انتخابات شود و به نظر می رسد آقای بایدن به عنوان فرمانده کل قوای آمریکا و کسی که امکان دارد واکنشی نسبت به کاهش تحریمها بدهد، دارد کوتاهی می کند. اگر دولت آمریکا چراغ سبزی درباره برداشتن بخشی از تحریمهای ایران نشان دهد شاید بتوان این تنشها بین دو کشور را که امکان خطای محاسباتی در آن بالاست و امکان جنگ ناخواسته در آن می رود، کنترل کرد.
ضمن اینکه عدم بازگشت آمریکا به برجام و کاهش تحریمها، به چالش کشیدن NPT است که ایران عضو آن است و سالها این معاهده از هسته ای شدن جهان جلوگیری کرده است. بی عملی آمریکا در مقابل ایران، احتمال جنگ را افزایش می دهد.
در بیان واقعیات هیجان زده عمل کردیم
مرادی دیگر کارشناس حاضر در بحث گفت: ما باید درس بگیریم. عزیزی مطرح کرد نهادهای رسمی جمهوری اسلامی ایران سخنگو دارند و پشتوانه فکری و فرهنگی ندارند که لابی کنند. این از مسایلی است که دولت باید به جد درباره آن فکر کند. باید از استادان دانشگاه، متفکران شناخته شده ایرانی و اشخاصی که زبان رسا دارند استفاده شود. ما نیاز به اتفاق فکر در این باره داریم.
ما در بیان واقعیات بد عمل کردیم و هیجان زده هستیم. هیجانات ما در گفتار و بیان ما علنی میشود و این خوب نیست. ما باید عین واقعیت را بگوییم و اجازه دهیم جامعه قضاوت کند. باید مسایل با نهایت دقت و وسواس بیان شود. وقتی موضوعی اینگونه در رسانه های دنیا منتشر می شود ما باید وسواس در بیان آن نشان دهیم. ما باید بدانیم اگر بیانات نسنجیده داشته باشیم دشمن سواستفاده می کند. پختگی در برخورد با مسایل باید به وجود بیاید و حتی نهادهای نظامی سخنگو باید حرفها و مسایل را بیان کند.
خبر باید با دقت بیشتری منتشر می شد
شرفی در اظهارنظری دیگر گفت: نیروی نظامی ما باید در همه زمینه ها مقتدرانه از منافع ملی ایران دفاع کند ولی ساخت ناروایت خلاف منافع ملی کشور است. فردا اگر خبر مستند و ویدئویی منتشر شود که نشان خبر اول واقعیت ندارد، ضربه ای که به نیروهای نظامی کشور می زند غیرقابل جبران است. زمان از اصل ماجرا گذشته بود و ای کاش خبر با دقت بیشتری منتشر می شد تا باورپذیری ماجرا بیشتر باشد. اثر واقعیت بسیار بیشتر از روایتهایی است که با واقعیت فاصله دارد.
نباید از مذاکره تلقی ضعف کنیم؛ مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شویم
حسام واعظ زاده همچنین گفت: ایران تلاش می کند در مذاکرات، اهرمهای بیشتری را وارد صحنه کند. ایران باید از حاشیه های ایجاد جرقه جنگ جلوگیری کند و بهتر است بدون هراس، وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود. مشکل هسته ای، روابط ایران با آمریکا است. لذا ایران برای کاهش هزینه ها و کم کردن واسطه گری کشورهایی که پی منافع خود هستند، باید وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود. نباید از مذاکره تلقی ضعف کنیم. با فرصت سوزی و طول کشیدن مذاکرات، قطعا دوطرف ایران و آمریکا ضرر می کنند. بهترین راه وارد شدن در مذاکره مستقیم است. معطل گذاشتن همه چیز کشور و سواستفاده همسایگان از این وضعیت، به نفع هیچکس نیست. هر چند دولت، تیم مذاکره کننده ضعیفی دارد ولی فرصت یک دست شدن نظام و حضور بایدن در آمریکا، فرصت خوبی است که ایران می تواند مسایل اقتصادی خود را حل کند.
به نظر می رسد تنشهای دریایی اخیر در مذاکرات اثری ندارد. به ویژه با روش نامناسب انتشار خبر قابل اثرگذاری نیست. مذاکرات هسته ای بسیار پیچیده است و کشورهای طرف ما، راهبردهای بسیار زیادی دارد. آنها آشنا به مذاکرات هستند. آمریکا ۵۰ سال با شوروی مذاکرات هسته ای داشت. سابقه دیپلماسی اروپا بسیار زیاد است و ایران از اهرمهای واقعی مذاکرات استفاده نمی کند. به سمت نخبه گان دانشگاهی نمی رود. به سمت نازلترین اقدامات می رود و آنها را اهرمهای فشار خود قرار می دهد. این اهرمها، اثری در مذاکرات ندارند.
هنوز در وین فرصت وجود دارد
احمدی نیز طی اظهارنظری دیگر گفت: در مذاکرات برجامی، هنوز فرصت است دو طرف ایران و آمریکا به خواسته های خود برسند ولی اولویت طرف ایرانی در آخر مذاکرات این است که به توافقی برسند که احیای برجام یا برجام ۲ یا توافق متفاوتی باشد. این توافق باید برچسب تهدید امنیت بین الملل را از روی برنامه های هسته ای ایران بردارد. برجام قرار بود مسیر اعتمادسازی بین ایران و غرب باشد. بازگشت به این مسیر، به نفع ایران است هر چند آمریکاییها تعهدات خود را نقض کردند.
پیامها را واضح و روشن منتقل می کنیم
حجت الله صیدی فعال حوزه بانکی با حضور در بحث اشاره کرد: اصل واقعه تنش اخیر، دارای روایت رسمی و غیررسمی است. بعضا بحث می شود باید وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شویم. کاری که در میدان می کنیم مذاکره مستقیم است. ما در یک اتفاق، چیزی گفتیم و چیزی شنیدیم. ترامپ آمد بر هم زد. ما هم مرحله ای تعهدات برجامی خود را کاهش دادیم. رویکرد عاقلانه ما در ماههای اخیر این بود که مستقیم با آمریکا مذاکره نمی کنیم ولی پیامها را واضح و روشن منتقل می کنیم.سوال اینجاست اگر فردا پشت میز مذاکره بنشینیم، چه چیزی اضافه تر از این پیامها خواهیم گفت؟ ارزیابی من می گوید داریم درست پیش می رویم. از بابت توانمندی دیپلماسی و طول کشیدن زمان اظهارنظر نمی کنیم ولی به این نظر این که رویکرد درستی است، معتقدم.
افکار عمومی در جستجوی خبر مهم تری بود
حسن لاسجردی در ادامه بحث با اشاره به ضعف خبررسانی در خصوص ماجرای تنش دریایی بین ایران و آمریکا نیز گفت:زیرنویس شبکه خبر که گفت تا ساعاتی دیگر خبر بسیار مهمی منتشر میشود، افکار عمومی را آماده کرده بود. مردم منتظر بودند ببینند خبر مهم چیست. شاید خیلی ها فکر می کردند درباره تحقق وعده های اقتصادی دولت است. توقع افکار عمومی نسبت به تبلیغات و ادبیاتی که تولیدمی شود زیاد است و وقتی خبر با واقعیت، برابری نکند توی ذوق افکار عمومی می خورد. امروز تعدد قرائتهای خبری داریم و مخاطب یک حرف را قبول نمی کند و به دنبال واقعیتی بیش از آنچه شما ارائه می کنید می گردد. شاید افکار عمومی دنبال خبر بزرگتری از این اتفاق می گشت. ما با آمریکایی ها چالشهای زیادی داشتیم ولی این حجم از تبلیغات برای این خبر، با توقع ما برابری نداشت. از منظر مدیریت خبر، موضوع چالش بین ایران و آمریکا و اتفاق امنیتی که افتاده است، مهم بود، ولی افکار عمومی اولویت های دیگری دارد و علاقه ای به این موضوع نشان نمی دهد.
مهاجری نیز در تکمیل صحبت های لاسجردی گفت: به نظر می رسد اتفاقی که افتاد می توانست با هدایت خوب رسانه ای به یک ساحل بهتر و مفیدتری برسد که به اقناع افکار عمومی بینجامد. این اتفاق نیفتاد و امیدواریم روند ناقص خبری در کارهای دیگر تکرار نشود.
در پایان بحث ابوالفضل خدائی خبرنگار گفت: فارغ از هر ماجرایی که در جریان تنش دریایی بین ایران و آمریکا در دریای عمان رخ داد توجه به یک نکته امری بسیار مهم و ضروری است و آن هم اشراف کامل ایران به تحولات جاری در سراسر منطقه است. صف آرایی شناورهای سپاه پاسداران در مقابل ناو عظیم آمریکایی علاوه بر نشان دادن رشادت نیروهای نظامی حکایت از توان ایران برای مقابله با هر تهدیدی دارد. به ویژه آنکه در روزها و هفته های اخیر در منطقه شاهد مانورهای نظامی برخی دولت ها و سیگنال های تهدیدآمیز علیه ایران بودیم که نمونه آن مانور اخیر اسرائیل و امارات است. اتفاق اخیر را باید در کنار دیگر تحولات مهم دیگر از جمله سقوط پهپاد گلوبال هاوک ایران توسط ایران، حمله به پایگاه عین الاسد و دیگر تحولات مورد ارزیابی قرار داد. ضمن اینکه اقدام مقتدرانه ایران می تواند پیام مهم و قاطعانه ای را به کشورهای عربی صادر کند که به لحاظ امنیتی وابستگی شدیدی به ایالات متحده و حمایت آن دارند.
برچسب ها :ایران_آمریکا ، دریای_عمان ، دیپلماسی ، سیاست_خارجی ، نفتکش ، ویتنام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰